راز موفقیت در کسب و کار آزاد
وصیتنامۀ یک میلیونر:راز موفقیت در کسب و کار آزاد
شغل و کسب و کار ما مانند آینه ای است که ما را آنچنان که هستیم ، آنچه را که واقعاً میدانیم و آنچه را که نمیدانیم ، صادقانه و عیناً به ما نشان میدهد».
مایکل گربر1
کسب و کار آینه مشخصی از شماست . اگر تفکر شما پراکنده باشد ، کسب و کار بهم ریخته خواهد شد . اگر نامنظم باشید ، کسب و کار شما هم نامنظم خواهد بود . اگر طماع باشید، کارکنان شما نیز طمعکار خواهند بود ، در نتیجه همیشه حداقل بازدهی و حداکثر برداشت را توقع خواهند داشت . بنابراین اگر لازم است که کسب و کارتان تغییر نماید ، با توجه به این واقعیت است که همه کسب و کارها برای تداوم حیات خودشان نیاز به تغییر دارند . در نتیجه در وهله اول روش کار شما باید تغییر نماید . اگر شما مایل به تغییر در روش کارتان نباشید ، هیچگاه کسب و کار آن طور که مایل هستید رونق نخواهد داشت .
نخستین تغییری که باید انجام شود ، در مورد اصل چگونگی هر کسب و کار است و اینکه برای ایجاد موفقیت چه اصولی را باید رعایت کرد .
ساختن الگوی کسب و کار شما باید یک دگرگونی مداوم باشد ، پایه و اساس دگرگونی توسعه کسب و کار ، از سه اصل مجزا اما کامل تشکیل شده است که کسب و کار شما میتواند به وسیله آن تکامل طبیعی خودش را دنبال کند . سه اصل مذکور عبارتند از : ابداع کردن ، سنجیدن و هماهنگ نمودن .
ابداع کردن
ابداع کردن اکثراً با خلاقیت مترادف است ، ولی همچنان که پرفسور « تئودور لوت2» استاد دانشگاه هاروارد اظهار میکند : « فرق بین خلاقیت و ابداع کردن مثل فرق بین فکر کردن درباره انجام کاری و انجام دادن آن کار است .» پروفسور «لوت» میگوید : « خلاقیت درباره چیزهای جدید فکر میکند ولی ابداع کردن چیزهای جدید را اجرا میکند».
به عنوان مثال نهضت زنجیرهای کردن کسب و کار یک کاربرد برای ابداع کردن به همراه خودش میآورد . زیرا این نگرش که کالا نیاز به ابداع کردن ندارد، بلکه دگرگونی و روشی که از طریق آن ، کالا فروخته میشود نیاز به ابداع کردن دارد ، موجب میشود امتیاز دهنده تمام انرژی ابداعی خود را در راهی صرف کند که کسب و کارش در آن مسیر ادامه و تداوم یابد .
در جایی که کسب و کار محصول اصلی است ، چگونگی تأثیر متقابل آن با مصرف کننده مهمتر از کالایی است که فروخته میشود .
سنجیدن
ابداع کردن به تنهایی به هیچ نتیجهای ختم نمیشود و برای اینکه مؤثر واقع شود ، میبایست تمام ابداعات سنجیده شوند . بدون سنجش چگونه میتوانید بگویید که ابداع موفق شده است یا خیر ؟
برای مثال اگر از یک گروه صاحب کارهای مختلف بپرسید چند فرصت فروش در روز قبل داشتهاند، حدود 99% آنها پاسخ را نمی دانند .
حقیقت تلخ این است که سنجش در اکثر کسب و کارها انجام نمیشود و این عدم سنجش برای آنها بسیار گران تمام خواهد شد . برای موفقیت در کسب و کار باید شروع به سنجیدن هر چیزی که مربوط به روش انجام شغل شما میشود بنمایید مانند اینکه چند مشتری در روز میبینید؟ چند نفر تماس تلفنی در هر روز با شما دارند؟ چند عدد از محصول شما هر روز فروخته میشود؟ و یا چه روزهایی شلوغ ترین است ؟ و غیره
هر چه سوال راجع به این مسایل پرسیده شود باز هم کافی نیست . در نهایت اینکه شما و کارکنان باید به تمام کسب و کارتان به صورت ارقام بنگرید، همه چیز را بسنجید و آمارگیری کنید . بدون ارقام محال است بدانید کجا هستید و به کجا میروید.
هماهنگی
پس از اینکه شما یک مرحله را ابداع کردید و اثرش را روی کسب و کارتان سنجیدید ، بعد از اینکه روشی را که بهتر از روش قبل کار میکند یافتید ،پس از آنکه کشف کردید چطور تعداد دفعات «پاسخ مثبت» مشتریهایتان و کارکنانتان را زیاد کنید ، زمان آن فرا میرسد تا همه چیز را هماهنگ کنید .
هماهنگ کردن حذف کردن خود سریها و یا انتخاب فردی است . بدون هماهنگی ، هیچ چیز قابل برنامهریزی و هیچ چیز قابل پیش بینی نیست .
حقیقت این است که اگر هماهنگی نداشته باشید مالک کسب و کارتان نخواهید بود و اگر مالک آن نباشید نمیتوانید روی آن حساب باز کنید . هماهنگی یقین و اطمینانی است که در تجربه بشری لازم است . نظم و منطقی است که بشر برای استفاده نیاز به آن دارد .
به عبارت دیگر ، زمانی که شما موردی را در کسب و کارتان ابداع کردید ، سنجیدید و هماهنگ کردید ، باز هم باید ابداع کردن، سنجیدن و هماهنگ کردن را ادامه دهید . دگرگونی و تغییرات در توسعه کسب و کار یک چیز متحرک است . چیزی است که شما را برای پیش دستی نسبت به تغییرات دنیا قادر میسازد .
به طور خلاصه ابداع ، سنجش و هماهنگی ستون فقرات هر کسب و کار موفقی هستند . آنها چاشنی دگرگونیهای مختلف در توسعه کسب و کار شما هستند
- ۹۶/۰۳/۲۳